کودکهمسری در ایران، بیشتر در مناطق روستایی و عشایری و حاشیه شهرها رخ میدهد. مطابق قانون ایران، ازدواج دختران زیر سن 13سال حتما باید به شرط رعایت مصلحت آنها و با تشخیص دادگاه صالح باشد. دختران پس از سن 13سال هم برای ازدواج نیاز به اجازه ولیِ خود دارند. قوانین مربوط به سن ازدواج در ایران راه را برای کودکهمسری باز گذاشته است. هرچند بسیاری از ازدواجهای کودکان با پیگیری دادستانها و نهادهای مدنی جلوگیری و یا ابطال شدهاند اما هنوز هم در مناطقی از ایران این مساله رواج دارد. با توجه به آمارهای رسمی از کودکهمسری در ایران، نقش عامل فرهنگی در این موضوع بسیار پررنگ است.
«آژانس مستند سو» در یکی از پروژههای خود در تابستان سال 1400، هنگام تحقیق و پژوهش در شهرستان چاراویماق با موضوع مهم و قابل تأمل کودکهمسری مواجه شد. در روستای اورتاسو از توابع شهرستان چاراویماق، ازدواج دختران در سنین کودکی مرسوم و متداول است و به عنوان سنت و فرهنگ منطقه شناخته شدهاست. فرهنگ غلط، محیط کوچک روستا و محدودیتهای آن، نبود مدرسه دخترانه، ترک تحصیل اجباری و قالیبافی همه در ماندگاری این سنت به یک میزان سهیماند.
مدرسه روستا مشترک است بین دختران و پسران، معلمها هم مرد هستند، همین دو کافی است تا دختران برای تحصیل نتوانند به مدرسه روستا بروند. رفتن به شهر هم هزینهای کمرشکن میخواهد؛ البته اگر از جادهای که در طول 9ماه تحصیل، 6 ماهش زیر برف و باران است، چشم پوشید. دختری که درس نمیخواند انگیزهای ندارد، هدفی برای خودش نمیتواند تصویر و حتی تخیل کند، آرزو ندارد، اگر هم آرزویی داشته آرزوهایش همه هیچ شده اند. در آیندهای مبهم چه چیزی روشن است که آرزویش را داشته باشد، راهی برای خوشبختی نیست، کاری نمیماند جز ازدواج به سبک همسالان. از ترس حرفهایی که همیشه هست ولی صدایش را کسی نمیشنود، توان مقاومتی هم نمیماند. بیشتر دختران تسلیم شرایط میشوند و تا پیش از سن 12 سالگی ترک تحصیل و ازدواج میکنند. کودک همسری به همین جا ختم نمیشود؛ در ادامه کودک مادری و کودک بیوهگی هم به آن اضافه میشود و این سیر معیوب همینطور ادامه مییابد.
گروه سو، پس از بررسیهای میدانی، با توجه به نظر کارشناسان و پیگیری و فعالیتهای مستمر آقای محمد باقری، به این نتیجه رسید که مهمترین گام در حل این مساله، فرهنگسازی است و اولین و محکمترین قدم برای شروع، ساخت مدرسه دخترانه در روستا است.
مراجعه به سازمان امور زنان ریاست جمهوری، صداو سیما، شهرداری و برخی موسسهها و نهادهای فرهنگی و خیریه، کاری از پیش نبرد. در نهایت با پیگیریهای مداوم، گروه سو توانست با همراهی «جامعه خیرین مدرسهساز کشور» و خیر محترم «سرکار خانم امیرخانی» در فروردین سال 1401 مراسم کلنگزنی در روستای اورتاسو را با حضور مردم و مسئولین برگزار کند. ساخت مدرسه حرکت کوچکی است برای احیای فرهنگ که به دنبال آن قدمها و برنامههای دیگر برای تغییر، شکل میگیرند و هدفهای بزرگتر خود را نمایان میکنند.
کودک همسری، ازدواج زودهنگام، ازدواج اجباری یا هر عنوان دیگر نباید مانع از تحصیل دختران شود یا با اجبار قدرت آزادی آنها را سلب نماید. میتوان قدری حساسیت به خرج داد، قرار است دختران این سرزمین مادران آینده شوند. قرار نیست فقط ازدواجی صورت گیرد و تمام.
نظرتان را درباره این مطلب بنویسید !
ارسال دیدگاه