به گزارش آژانس مستند سو / در ایرانِ قدیم، کشتیگرفتن و زورآزماییکردن اهمیت بسیار داشته است. این ورزش در زندگی و سنتهای ما ایرانیان بهقدری ریشه دوانده که امروزه آن را یک ورزش ملی میدانیم؛ ولی این ورزش صرفاً نه فقط زورآزمایی که راهی برای جلای روح و ایجاد روحیه جوانمردی بوده است. تاریخ پهلوانی ایران سرشار از نامهای آشنایی است که قدرت بدنی و نیروی خود را در راه مبارزه با بیعدالتی و دفاع از مظلومان بکار بردهاند؛ پهلوانانی چون «پوریای ولی» و «مفرد قلندر» تا پهلوانان معاصری همچون «حاج سید حسن رزاز» و «جهانپهلوان تختی» را میتوان نام برد.
این ریشههای تاریخی باعث ایجاد انواع بیشماری از کشتی در نقاط مختلف ایران، متناسب با شرایط آبوهوایی و آدابورسوم مردم هر منطقه شده که از مشهورترین آنها میتوان به کشتی پهلوانی یا زورخانهای، کشتی با چوخه (خراسان)، کشتی لوچو (مازندران)، کشتی گیلهمردی (گیلان)، کشتی زوران پا توله (کردستان) اشاره کرد.
همین تنوع و گستردگی در فرهنگ ورزش ایرانی، سید متین هاشمی عکاسی که پیشازاین هم سابقه عکاسی از سوژههای ورزشی را در کارنامه خود دارد، مجاب کرد تا به سراغ روایت لوچو، کشتی سنتی مازندران برود. در این گزارش به بهانه انتشار «مجموعه عکس لوچو» با «سید متین هاشمی» عکاس این مجموعه گفتگو کردیم.
چرا سراغ تولید این مجموعه رفتید؟ چه شد که این موضوع را انتخاب کردید؟
در تبریز یا خارج از کشور اغلب نمیدانند که لوچو چیست؛ اما از طرفی همه میدانند که مهد کشتی ایران، مازندران و لوچو، ریشه کشتی آزاد است. پهلوان بزرگی چون امامعلی حبیبی، اولین مدالآور المپیک، لوچوکار بوده و کسانی مثل حسن یزدانی و آقای عطری که افتخارآفرین بودند هم از همین لوچو شروع کردند. لوچو یکی از سختترین کشتیهاست که اگر یکبار زمین بخوری و بیش از دو قسمت از بدنت با زمین تماس داشته باشد بازندهای. این ورزش بدن تنومندی میخواهد و حساسیت زیادی دارد. کشتیگیرها تعدادشان بالاست و هرکدام طرفدارهای زیادی دارند و یک سوت اشتباه داور باعث ایجاد دعوایی بزرگ میشود. مردم روی کشتیگیرها خیلی غیرتی هستند.
لوچو به چه معناست؟
لوچو به معنی لبه چوب است. در زمان گذشته چوب را در زمین میکاشتند و قهرمان بعد از برندهشدن آن را به دوش میکشید و حرکت میکرد.
تولید این کار، چقدر زمان برد؟
تولید این مجموعه عکس حدود دو سال طول کشید.
مشکلات و چالشهای شما در این پروژه چه بود؟
من ساکن استان آذربایجان شرقی هستم و این پروژه در استان مازندران بود. در مدت پروژه که دو سال شد، هربار من باید این مسافت را طی میکردم. جایی اسکان نداشتم؛ اما ناگفته نماند که مازندرانیهای مهماننواز به من خیلی لطف داشتند و در این مدت در خانه داورها یا کشتیگیرها مهمان بودم و اگر محبت آنها نبود برای اسکان به مشکل برمیخوردم.
من غریبه بودم و از یک فرهنگ دیگر، خب عکاسی خیلی سخت بود. بار اول همسرم هم همراهم بود و چالشی داشتیم که خانمها را توی برنامهها راه نمیدادند. سفرهای بعدی را تنهایی رفتم. روستاها چون در ارتفاع بودند ماشین بهسختی به آنجا میرفت و با هزینههای بالایی میرفتم و گاهی ماشینی هم نبود و مجبور بودم مسافت بین روستاها را پیاده یا پشت وانت و موتور و…طی کنم.
سال اول به منطقه «کرفون» و «خراسانک» رفتم. سال دوم هم به منطقه «بنده پی» که منطقه ییلاقی بود و بعد در روستاهای لهه و میراث و شیخ موسی عکاسی کردم.
در روایت این موضوع، چه نگاهی را دنبال کردید؟
من میخواستم این کشتی بیشتر از قبل برای مردم ایران و حتی خارج از ایران معرفی بشود. همانطور که تمام دنیا برای کشتی ایران احترام قائلاند، لازم است که بدانند این ورزش چه ریشه و زمینهای دارد. وظیفه خودم میدانستم که این آیین را نشان بدهم.
در ۲۶ عید ماه تبری که مصادف با ۲۸ تیرماه است در منطقه بندِپی در ارتفاعات ییلاقی مازندران مراسمی دارند و از روستاهای اطراف جمع میشوند و آش ترش میپزند که به گفته خودشان شادیآور است. بعد از خوردن این آش و اجرای موسیقی محلی سراغ کشتی میروند. در هر روستا، هر روز این کشتی برگزار میشود؛ مسابقات از ساعت 10 صبح شروع و تا ۴ بعدازظهر ادامه دارد.
جایزه این مسابقه، برای سر پهلوان، یک گاو و برای هر وزن، یک گوسفند است. البته جوایزی مثل پتو و جایزه نقدی هم دارند. در سر پهلوانی یک نفر میآید وسط و مبارز میطلبد و جایزهاش هم یک گاو هست. این کشتی یکی از سختترین کشتیهاست و مسابقات در زمینهای خاکی و گودهای گرد انجام میشود.
دستاورد و اتفاق خوب این پروژه برای شما چه بود؟
من در این پروژه دوستهای زیادی در مازندران پیدا کردم و مردم و فرهنگ مازندران را شناختم.
دستاورد مهم دیگرم این بود که در جشنواره استنین روسیه مقام سوم را کسب کردم. از دیدهشدن مجموعه لوچو خوشحال بودم؛ چون کمتر کسی در خارج از ایران این کشتی را دیده و با این اصالت فرهنگی ما آشنا بوده است.
چرا عکاسی مستند؟ عکاسی مستند چه جایگاهی در رسانه دارد و چه تأثیری میتواند در جامعه داشته باشد؟
عکاسی مستند یکی از پلتفرمهای مهم و حذفنشدنی در رسانههای تصویری است؛ چون مستند، سندی بر اساس واقعیت است. وقتی موضوعی با واقعیت ساخته میشود بیشتر به دل مخاطب مینشیند.
استفاده از لنز واید و فاصله نزدیک با سوژهها باعث شده که مخاطبان بیشتر این داستان را درک و با آن ارتباط برقرار کنند. من با عکاسی مستند میخواستم در ثبت و ماندگار کردن این داستان واقعی سهمی داشته باشم. در کنار این حرفها عکاس وقتی به منطقهای میرود، مردم آن منطقه از او انتظاراتی دارند که این باعث شد من نهایت تلاشم را انجام بدهم تا این مجموعه مثمرثمر باشد و روایت درستی از منطقه و مردم ارائه بدهم.
نظرتان را درباره این مطلب بنویسید !
ارسال دیدگاه