اخبار مربوط به سیل بلوچستان در ۲۰ سال اخیر را که رصد کنید ضرورتی ندارد تاریخ آن را چک کنید، توصیف سیل همان است و مشکلات همان و پیگیریها همان. سیل در سکوت و تنهایی میآید و زندگیها را میبرد و وقتی رفت، تازه خبری منتشر می شود که سیل آمده و همه چیز را با خود برده… نمیشود بحران یک استان را با واژهها و برانگیختن احساسات درمان کرد و نیازش را پاسخ گفت. همین است که همه تلاشها میشود مُسَّکِنی برای چندروز و تا دو سه هفته بعد که عمقِ فاجعه بخواهد عینی و ملموس، قابل رویت و شمارش شود، همه برگشتهاند سرِ کارشان و روز از نو. سیستان و بلوچستانی که میتواند یک اقلیم چهارفصل بابِ طبعِ گردشگری باشد، تبدیل شده به محلی در معرض مخاطرات همیشگی و بحرانهای طبیعی و مصنوعی. سرزمین پهناوری که شمالش از خشکسالی و ریزگرد مینالد و همزمان جنوبش در محاصره سیلاب ویرانگر پریشان مانده است. با سیل و توفان گردوخاک وخشکسالی میتوان سر کرد اما با کم توجهیها و بیمسئولیتیها سخت بتوان عمر به انتها رساند.
نظرتان را درباره این مطلب بنویسید !
ارسال دیدگاه