عباس ۲۷ساله،متولد دستمیه استان حله، فارغالتحصیل کارشناسیارشد روانشناسی بالینی از دانشگاه اصفهان است. در سال ۲۰۱۰ موفق به کسب رتبه دوم دانشگاه دیوانیه در عراق شد و مسئولان دانشگاه، پس از مقطع کارشناسی، پیشنهاد ادامه تحصیل در آمریکا را به او دادهاند؛ اما مادر عباس با این پیشنهاد مخالفت کرده است چون خیال آسودهای از فرهنگ آمریکایی ندارد وحالا که عباس با یک دختر اصفهانی ازدواج کرده، دلش قرص و محکم است.
عباس از کودکی تحت تعلیم مادر و داییاش، رشد کرده است؛ چون پدرش با امتناع مستقیم از حضور در نیروهای فدایی صدام، در نهایت توسط سربازان امنیتی صدام به شهادت میرسد. خاطره تلخی که این رواشناس عراقی از کودکیاش دارد، جداکردن اجباری پسران و دختران از خانوادهها و بردنشان به پایگاههای آموزش نظامی برای دفاع از حکومت صدام است.
او میگوید هنوز هم وقتی تلفن زنگ میزند میترسم که شاید برای بردنم به پایگاه زنگزده باشند. او که در طول سال کودکانِ مشغول به اوتیسم را درمان میکند، امیدوار است آن روزهای تلخ برای هیچ کودک دیگر عراقی رخ ندهد و مردم کشورش روزی مانند ایران در امنیت زندگی کنند؛ چون وقتی به ایران و شهر اصفهان میرود مادرش نگران نیست؛ اما اگر سفری به بغداد یا دیگر شهرهای عراق داشته باشد، مادرش مدام با تلفن تماس میگیرد تا از سلامتی او باخبرشود.
عباس در ایام اربعین همراه مادر و همسرش در موکب از زائران امام حسین (ع) پذیرایی میکند و به دلیل سالها زندگی در ایران، مردم ایران را خوب میشناسد؛ بنابراین همیشه آنها را با تعارف و احترام به موکب راهنمایی میکند تا پذیرایی شده و استراحت کنند.
نظرتان را درباره این مطلب بنویسید !
ارسال دیدگاه