این روزها که زندگی با وجود همه گیری بیماری کرونا محدود شده، او با روحیه تهاجمی ای که در طی این سالها به دست آورده و آرامشی صبورانه که بدان آموخته شده، در مقابل ناشناخته ها مقاوم شده است.
شجاعت واژه کوچکی است برای ستودن یک زن. زنی که در دل شهری کوچک یک تنه حصار تنگ نظری ها و محدودیت ها را کنارزده، پیش قدم شده و سنگینی همه بارهای اول را به جان خریده و ردای مربی گری بر تن کرده و اولین مقام استانی را در قامت مربی کسب کرده است، آن هم در 20 سالگی.
فاطمه صادقی ساکن شهری است که نامش نیز کمتر شنیده شده؛ چاراویماق. شهری در 150 کیلومتری تبریز. گمنامی و زن بودن در کنار هم توصیف غریبی است، باعث می شود دیده نشوی، باور نشوی و آخر سر هم که موفقیتهایت پشت سرهم آمدند، نادیده گرفته شوی و سنگ اندازی ها شروع شود. هنر مبارزه کردن با دست های خالی کاری است که فاطمه صادقی سالهاست انجام می دهد. در دل تمام کم لطفی ها، مبارزه می کند نه ا برای خودش که برای شاگردانش.
این روزها که زندگی با وجود همه گیری بیماری کرونا محدود شده، او با روحیه تهاجمی ای را که در طی این سالها به دست آورده و آرامشی صبورانه که بدان آموخته شده، در مقابل ناشناخته ها مقاوم شده است. او همین ها را به شاگردانش هم می آموزد تا مثل او سرسخت باشند. شاگردانی که در تمام مسیر قدم به قدم و با تغییر رنگ کمربندشان، نظاره گر قد کشیدن شان است.
فاطمه در این سال ها همراه خوبی برای شاگردانش بوده و حالا همسری دارد همراه که پا به پای او شیب تند قله را طی می کند و سختی این روزها را با دلگرمی حضور او می گذراند.
کمربندهای شاگردانش را به امید قهرمان شدنشان می بندد و با تغییر رنگ کمربندهایشان نظاره گر قد کشیدنشان است.
خانم صادقی پابه پای شاگردانش تمرین می کند و قدم به قدم با آنها همراه است .
او نظم و انضباط را به همه شاگردانش می آموزد و عامل موفقیت را همین نظم و سخت کوشی می داند .
او روحیه سرسختی و مبارز بودن را در تک تک ضربه ها به دخترانش یاد می دهد.
پیشقدم
پیشقدم
گرمی لبخند و صمیمیتشان هردو را به روزهای آینده امیدوارتر می کند و دلگرمی ای برای ادامه راهشان می شود.
نظرتان را درباره این مطلب بنویسید !
ارسال دیدگاه