شبها و صبحها کوله به پشت، در به در صحنه و تجهیزات بودن، توی پارکها و کنار خیابان و میدانها بساط پهن کردن را فقط میتوان با دوئل عقل وعشق بر سر هنر توضیح داد. زمین هنر خوش بذر است؛ اما رُس آدم را میکشد تا بار دهد. باید آنقدر رُل بازی کنی، خاک صحنه میل کنی و پادویی کنی تا روی قله تئاتر برایت کف بزنند. حمایت که هیچ، امکانات و تجهیزات هم برای بچههای گروه شوخی است. آنقدر پشت درهای بسته نشستهاند که با دیدن درهای بسته خندهشان میگیرد و همانجا را صحنه میکنند. بچههای شهرستان اما بیش از این حرفها برای دیدن خودشان روی سِن باید سختی بکشند. «گروه ترمه» شهرستان گرمی هم از همین جنس آدمهاست، سخت و باشکوه. بچههای گروه هر کدامشان دوئل کردهاند و عشق به دست آمدهاند وسط میدان. هرکدام از گوشه و کناری دور هم جمع شدهاند؛ نیما اوجاقی 24ساله لیسانس روانشناسی و سرباز، افسانه محسنی 23ساله دانشجوی رشته حقوق، عبدالعلی صمدی 41ساله شاعر و دست فروش و در آخر حسن مهدیزاده سرگروه ترمه که مرزبان است.
نظرتان را درباره این مطلب بنویسید !
ارسال دیدگاه