مادری لیلا - مادری لیلا

مادری لیلا

عکس عاطفه سادات صفوی
متن فاطمه حیدری

از همان روز که خیر و خوب دیگران برای لیلا مطرح شد و دیگر اندازه کارها به چشمش نیامد، لیلا مادر شهر تودشک هم شد.

درهای بسته ایده‌های نو می‌آفرینند؛ فقط کمی «صبر» می‌خواهد و «از خودگذشتگی» و چه کسی بهتر از «مادر» می‌تواند این دو را معنی بخشد. لیلا رحیمی مثل همه مادرها هرازگاهی که زمانه تنگ می‌شد نشیب‌های زندگی را با هنرمندی‌اش به فراز می‌رساند؛ اما بار آخر شرایط طور دیگری رقم خورد. بیماری ام‌ اس زندگی را سخت‌تر کرد. اقتصاد شهر هم کمیتش لنگ شده بود. لیلا این بار که دست به کار شد، هنر و مادری‌اش را یکجا به کار بست. به جز دار قالی خانه‌اش، دارهای قالی دیگری که به خاطره‌های دور پیوسته بودند را هم دوباره علم کرد و به دستان بانوان شهر هنر قالیبافی را یادآوری کرد؛ هنری که سنت قدیمی زنان شهر «تودشک» بود.

«مادر شدن» به خودی خود اتفاق عجیبی است و عجیب‌تر آن که انتخاب کنی مادر یک شهر باشی. از همان روز که خیر و خوب دیگران برای لیلا مطرح شد و دیگر اندازه کارها به چشمش نیامد، لیلا مادر شهر تودشک شد.

 

لیلا رحیمی مادرو هنرمندی است که در شهر کوچک تودشک در شرق اصفهان زندگی می کند. زمانی که تودشک به رکود اقتصادی خورد، تصمیم گرفت صنعت قالیبافی اش را در منطقه به راه اندازد.

لیلا رحیمی مادرو هنرمندی است که در شهر کوچک تودشک در شرق اصفهان زندگی می کند. زمانی که تودشک به رکود اقتصادی خورد، تصمیم گرفت صنعت قالیبافی اش را در منطقه به راه اندازد.

خانم رحیمی هربار انگار که می خواهد اولین قالی اش را سر بیندازد با حوصله و ظرافت نخ های رنگی را انتخاب می کند .

خانم رحیمی هربار انگار که می خواهد اولین قالی اش را سر بیندازد با حوصله و ظرافت نخ های رنگی را انتخاب می کند .

پشت هر فرشی که بافته می شود پای یک خانواده در میان است. طرح قالی ها را پسر خانم رحیمی طراحی می کند و به کمک دخترش روی چوب های الگو می چسبانند.

پشت هر فرشی که بافته می شود پای یک خانواده در میان است. طرح قالی ها را پسر خانم رحیمی طراحی می کند و به کمک دخترش روی چوب های الگو می چسبانند.

 لیلا رحیمی برای خانم هایی که نمی توانند به کارگاه بیایند دار قالی مهیا می کند و به آنها سر می زند.

لیلا رحیمی برای خانم هایی که نمی توانند به کارگاه بیایند دار قالی مهیا می کند و به آنها سر می زند.

در کارگاه خانم رحیمی ده نفر مشغول به قالیبافی هستند.

در کارگاه خانم رحیمی ده نفر مشغول به قالیبافی هستند.

بازار فرش تودشک دچار رکود اقتصادی شده است. لیلا رحیمی برای فروش قالی های کارگاهش به بازارهای فرش استان أصفهان می رود. اوایل ازدواجش با فروش اولین فرش به زیارت حرم امام حسین (ع) رفتند.

هر قالی ای که تمام می شود، برای شکرگزاری و شادی جشن قالی اندازون برگزار می کنند.

هر قالی ای که تمام می شود، برای شکرگزاری و شادی جشن قالی اندازون برگزار می کنند.

خانوم رحیمی چند سالی است که به بیماری ام اس مبتلا شده و با این وجود هنوز فعالیت هایش به صورت منظم پابرجاست و برای بازیابی توان بدنی اش ورزش می کند.

خانوم رحیمی چند سالی است که به بیماری ام اس مبتلا شده و با این وجود هنوز فعالیت هایش به صورت منظم پابرجاست و برای بازیابی توان بدنی اش ورزش می کند.

زهرا،دختر خانوم رحیمی برای شرکت در مسابقات بین المللی کاراته تمرین می‌کند.

زهرا،دختر خانوم رحیمی برای شرکت در مسابقات بین المللی کاراته تمرین می‌کند.

او در کنار قالیبافی کارهای متفاوتی انجام می دهد .راه اندازی صندوق قرض الحسنه شهر برای رفع نیازهای اقتصادی و درمانی از جمله فعالیت های اوست .

خانم رحیمی حتی برای مسافران دیار باقی هم مادری می کند و گاهی در غسالخانه تن های بی جانشان را پاکیزه می کند تا آماده سفر شوند.

خانم رحیمی حتی برای مسافران دیار باقی هم مادری می کند و گاهی در غسالخانه تن های بی جانشان را پاکیزه می کند تا آماده سفر شوند.

او هر شب بعد از کارگاه قالیبافی به مغازه می رود و به او کمک می کند.

او هر شب بعد از کارگاه قالیبافی به مغازه می رود و به او کمک می کند.

علی پسر خانم رحیمی یک مغازه  کوچک ساندویچی کوچک  دارد.

علی پسر خانم رحیمی یک مغازه کوچک ساندویچی کوچک دارد.

دانلود آلبوم عکس

نظرتان را درباره این مطلب بنویسید !

ارسال دیدگاه
ارسال نظر
captcha