پرواز به خانه
عکاس :زهرا استادزاده
ماریا سعیدی 49 سال پیش در تهران به دنیا آمد، اما اصالتا بختیاری است. دیپلم تجربی دارد و علی رغم میل خانواده برای تحصیل در پزشکی، به دنبال هنر رفت. از نوجوانی شروع به یادگیری نقاشی با آبرنگ، تذهیب، مینیاتور و نقاشی روی چرم کرد.خانواده ماریا به آمریکا سفر کردند، اما او تا آمدن گرین کارتش که 11 سال طول می کشد، برای این که دست پر به آمریکا برود، دوره های ماساژ و طب سنتی را در هند و هلند و دوره های مختلف هنری دیگر همچون صنایع دستی و آرایشگری را در ایران می گذراند. 41 ساله بود که گرین کارتش صادر می شود. ماریا به آمریکا رفت، اما بعد از 5 ماه زندگی در آنجا، به این نتیجه می رسد که آداب و رسوم این کشور با روحیه اش سازگار نیست و ترجیح داد که به ایران برگردد و آموخته های هنری خود را در جهت رشد و توانمندسازی زنان کشورش به کار گیرد. روستای«گرمه» جایی بود که به لحاظ حضور گردشگران و توریست داخلی و خارجی پتانسیل مناسبی برای شروع کار داشت. علاقه آنها برای خریدن صنایع دستی جرقه ای در ذهن او می زند.ماریا بعد از کمی تحقیق متوجه می شود که «کاربافی» یا «پارچه بافی» یکی از هنرهای دیرین این منطقه است یکسری طرح و ایده برای این کار داشت که برای اجرا کردن آنها روی پارچه نزد خانم زهراعلیخانی که این هنر را از مادرش آموخته بود، رفت که وی سفارش های ماریا را قبول کرد.مادر زهرا و چند زن میانسال دیگر قدیمی ترین صنایع دستی این منطقه را انجام می دادند.زندگی در کویر، مردمانش را سخت کوش و هنرمند می کند تا از هر آنچه در کنارشان بوده یا از اجدادشان به ارث رسیده است، به خوبی بهره گیرند. دختران این مناطق از همان بچگی در کنار مادران خود نشسته و به دست های آنها نگاه می کنند تا هنرهای به یادگار مانده را یاد بگیرند. زهرا در کنار مادر نشست و «کاربافی» یا همان پارچه بافی را با تمام جزئیات را یاد گرفت.زمانی که زهرا کارش را به طور جدی و حرفه ای و مستقل در زیرزمین خانه شروع کرد، توریست خیلی زیادی به آن منطقه نمی آمد، اما همان هایی هم که می آمدند مشتاق دیدن صنایع دستی آنجا بودند. یکی از اهالی، توریست ها را برای گردش و خرید سفره، چادر شب و حوله به روستا می آورد. بعد از مدتی که کارش رونق می گیرد، قسمت کوچکی از حیاط خانه را هم به کارگاه خود اضافه می کند«زهرا علیخانی» که حالا یکی از کارآفرین های موفق شهرستان خور است،او معتقد است که اگر بیشتر از پیش از این هنر و تولید کنندگان آن، حمایت شود، می توانند این حرفه را به خوبی معرفی کنند چون برای بسیاری از مردم ایران، ناشناخته است.
بازار محلی روستای گرمه پنج شنبه و جمعه هر هفته در "سرچشمه"برگزار می شود. اهالی روستا برای فروش سبدهای حصیری و خشکبار محلی گرد هم می آیند. آنها از حضور گردشگران بسیار راضی هستند و با فروش محصولات خود مایحتاج زندگی خود را تامین می کنند.
آبی که از چشمه این کوه جاری است در تابستان ها خنک و در زمستان گرم است. مردم روستا به خاصیت درمانی آب اعتقاد دارند. و در روزهای خلوت برای استراحت به چشمه می آیند.
ماهی درمانی یکی از درمان هایی است که در سال های اخیر برای درمان بیماری های پوستی و همچنین کاهش استرس استفاده می شود. این نوع از ماهی ها که برای این شیوه از درمان استفاده می شوند در این چشمه وجود دارد.
ماریا در حال گفت و گو با یکی از همسایگان خود است. سفارش پستی ماریا از تهران رسیده و در غیابش به همسایه ماریا داده شده بود.
به علت پراکندگی کارآموزان در روستاهای اطراف بعد از آموزش حضوری اولیه، پیگیری کارها، سوالات و رفع اشکالات از طریق فضای مجازی انجام می شود. ماریا در حال پیگیری فعالیت کارآموزان ، از طریق پیام رسان ها می باشد.
ماریا سعیدی با وجود داشتن گرین کارت آمریکا زندگی در روستای گرمه را در راستای رسیدن به اهداف خود ترجیح داد.(عکس ماریا در کنار خانواده اش در نمایشگاهی در امریکا).
ماریا سعیدی برای بازدید از کارآموزان خود به روستاهای مجاور می رود. کارآموزان جدید او زنان خانه دار در روستای جعفرآباد هستند. فاصله تقریبی این روستا تا روستای گرمه 60 کیلومتر می باشد.
کارآموزان بعد از رفع اشکالات خود در حال گفت و گوی و استراحت می باشند. ماریا بسته های نخ رسیده از تهران را برای هنرجویان خود آورده است. آنها پارچه ها ها را با رنگ بندی و سفارش ماریا می بافند.
سمیه 34 ساله دو دختر و یک پسر دارد، یک ماه است که کار بافی را شروع کرده است. سمیه می گوید: اگر همسرم خسته نباشد به من در کار بافی کمک می کند. ماریا سعیدی به همراه هنرجوی خود، در حال تنظیم کردن دستگاه کاربافی است.
لیلا ۳۶ ساله و دارای سه فرزند می باشد. همسر او در معادن اطراف شهرستان خور کار می کند. لیلا دو هفته پیش کار بافی را آغاز کرد. او و همسرش در ساعات بیکاری خود پارچه بافی می کنند. او علاوه بر پارچه بافی، فرش می بافد.
فرزند کوچک لیلا در کنار خانه خوابیده است. او به عارضه قلبی مبتلاست. تمام آرزو ونگرانی لیلا سلامتی فرزندش است.
ماریا در حال رفع اشکال از کارآموزان خود می باشد. بیشتر هنرجویان زنان خانه دار هستند و با داشتن دستگاه در خانه هایشان می توانند در ساعات بیکاری خود کار کنند.
بتول 34 ساله و صاحب دو فرزند است. همسرش کشاورز است و دو هفته از شروع کار او می گذرد. او در حال نشان دادن اولین پارچه بافته شده خود به ماریا می باشد.
ماریا در حال رسیدگی به امور کاری خود می باشد. خرید نخ و ملزومات کاربافی از تهران ، ارسال کارهای بافته شده از گرمه، نامه نگاری های اداری و روزانه از فعالیت های هر روزه ماریا می باشد.
ماریا در حال یاد داشت کردن فعالیت های روزانه و رسیدگی به امور کاری خود می باشد.
ماریا سعیدی در حال گفتگو با یکی از ساکنین روستا است. او گاهی به همسایه گان خود سر می زند و به گفته خودش در بعضی از کارها از آنها مشورت می گیرد.بیشتر ساکنین روستا سالخورده می باشند، حصیر بافی و ساخت تسبیح های بادام کوهی از فعالیت های اصلی آنهاست.
دیوار خانه ماریا با دیپلم ها و تقدیرهای دریافتی ش در سال های اخیر پر شده است.
ماریا سعیدی احیا کننده لباس سنتی روستای گرمه است. ماریا در حال گلدوزی بر روی لباس است، این لباس بیشتر در مراسم های خاص و با هدف معرفی فرهنگ مردم منطقه مورده استفاده قرار می گیرد.
محترم خانم درهمسایگی خانم ماریا سعیدی است به رسم احترام گاهی برای سر زدن به خانه او می آید و با هم گپ وگفتی دارند.
خانمی برگ های درخت خرما را با خود به خانه می برد، ساکنین روستا با برگ های درخت خرما حصیربافی می کنند و از این راه بخشی از هزینه های خود را تامین می کنند.
نمایی از نخلستان های روستا گرمه . این روستا درفاصله تقریبی ۳۵کیلومتری شهرستان خور واقع شده است. سکوت حاکم بر نخلستان ها و غروب زیبای روستا از جاذبه های گردشگری منطقه محسوب می شود.
زهرا در حال کمک کردن به مادرش در زمین کشاورزی است. بعد از فوت پدرش در تمام فعالیت های مادرش او را یاری می کند.
زهرا در حال پخت نان سنتی در خانه مادری ش است. بخاطر علاقه مادر و خانواده اش به نان سنتی، با وجود مشغله کاری زیادش، در هر فرصتی که دست می دهد برایشان نان می پزد.
در هر پخت نان حداقل 25 نان پخته می شود. زهرا برای طعم دار کردن نان ها از ساقه پیاز خشک شده و سیاه دانه استفاده می کند.
زهرا علیخانی در حال خواندن دعا در امام زاده شهر خور
زهرا علیخانی 42 ساله ، متاهل و دارای 3 فرزند می باشد. او زنی توانمند و با انگیزه است، در خانه مادرش که زنی هنرمند بود پارچه بافی و تمام مراحل کار را یاد گرفت. هم اکنون او علاوه بر فعالیت در این رشته هنری در آموزش و رفع اشکال این رشته مهارت بسیار دارد.
زهرا در حال آموزش کاربافی می باشد. او زنان زیادی از خویشان و نزدیکان خود را تشویق و ترغیب به کار کرده و با حمایت او در مدت کوتاهی تعداد زیادی وارد عرصه تولید شده اند.
اولین مرحله پارچه بافی دوک کردن نخ ها است. سپس نخ ها را داخل ماکو گذاشته و از بین تارها عبور می دهند و پارچه بافی می کنند.
زهرا علیخانی برای اینکه بتواند همزمان به فعالیت های خانه داری، مادری و کاری خود رسیدگی کند. کارگاه پارچه بافی را در زیر زمین خانه خود راه اندازی کرده است.
زهرا در حال انجام کارهای خانه است. فرزند کوچک او 3 سال دارد و او در تمام لحظات کاریش او را در کنار خود دارد و آرامش همسر و خانواده اش را مهمترین هدف خود می داند.
هر روز ناهار همه ی اعضای خانواده دور هم جمع می شوند و زهرا بزرگ ترین لذت زندگی ش را در صمیمیت و آرامش خانواده اش یافته است.
یکی از محصولات باغی شهرستان خور خرما می باشد. زهرا درحال درست کردن زنجیره هایی از خرمای خشک کرده می باشد.
دف زدن و خواندن رباعیات در بین مردم شهرستان خور مرسوم است و در مراسم های شادی و اعیاد و مهمانی ها کاربرد دارد.
نمونه هایی از پارچه های بافته شده در کارگاه خانه مادری زهرا. مادر زهرا با وجود کهولت سن و از دست دادن بینایی یکی از چشم هایش هنوز هم کار بافی می کند و و فعالیت را مایه تندرستی و نشاط می داند، او جز قدیمی ترین پارچه بافان منطقه است .
زهرا می گوید : صفر تا صد کار را از مادرش آموخته است و توانایی های خود را مدیون مادرش می داند. مادر زهرا یکی از توانمندترین زنان منطقه است.
اعضای خانواده پدری زهرا بعد از ازدواج مهاجرت کرده اند. او رسیدگی به امور خانه پدری و کمک و همراهی با مادرش را در اولویت های کاری خود می داند.





































بازار محلی روستای گرمه پنج شنبه و جمعه هر هفته در "سرچشمه"برگزار می شود. اهالی روستا برای فروش سبدهای حصیری و خشکبار محلی گرد هم می آیند. آنها از حضور گردشگران بسیار راضی هستند و با فروش محصولات خود مایحتاج زندگی خود را تامین می کنند.

آبی که از چشمه این کوه جاری است در تابستان ها خنک و در زمستان گرم است. مردم روستا به خاصیت درمانی آب اعتقاد دارند. و در روزهای خلوت برای استراحت به چشمه می آیند.

ماهی درمانی یکی از درمان هایی است که در سال های اخیر برای درمان بیماری های پوستی و همچنین کاهش استرس استفاده می شود. این نوع از ماهی ها که برای این شیوه از درمان استفاده می شوند در این چشمه وجود دارد.

ماریا در حال گفت و گو با یکی از همسایگان خود است. سفارش پستی ماریا از تهران رسیده و در غیابش به همسایه ماریا داده شده بود.

به علت پراکندگی کارآموزان در روستاهای اطراف بعد از آموزش حضوری اولیه، پیگیری کارها، سوالات و رفع اشکالات از طریق فضای مجازی انجام می شود. ماریا در حال پیگیری فعالیت کارآموزان ، از طریق پیام رسان ها می باشد.

ماریا سعیدی با وجود داشتن گرین کارت آمریکا زندگی در روستای گرمه را در راستای رسیدن به اهداف خود ترجیح داد.(عکس ماریا در کنار خانواده اش در نمایشگاهی در امریکا).

ماریا سعیدی برای بازدید از کارآموزان خود به روستاهای مجاور می رود. کارآموزان جدید او زنان خانه دار در روستای جعفرآباد هستند. فاصله تقریبی این روستا تا روستای گرمه 60 کیلومتر می باشد.

کارآموزان بعد از رفع اشکالات خود در حال گفت و گوی و استراحت می باشند. ماریا بسته های نخ رسیده از تهران را برای هنرجویان خود آورده است. آنها پارچه ها ها را با رنگ بندی و سفارش ماریا می بافند.

سمیه 34 ساله دو دختر و یک پسر دارد، یک ماه است که کار بافی را شروع کرده است. سمیه می گوید: اگر همسرم خسته نباشد به من در کار بافی کمک می کند. ماریا سعیدی به همراه هنرجوی خود، در حال تنظیم کردن دستگاه کاربافی است.

لیلا ۳۶ ساله و دارای سه فرزند می باشد. همسر او در معادن اطراف شهرستان خور کار می کند. لیلا دو هفته پیش کار بافی را آغاز کرد. او و همسرش در ساعات بیکاری خود پارچه بافی می کنند. او علاوه بر پارچه بافی، فرش می بافد.

فرزند کوچک لیلا در کنار خانه خوابیده است. او به عارضه قلبی مبتلاست. تمام آرزو ونگرانی لیلا سلامتی فرزندش است.

ماریا در حال رفع اشکال از کارآموزان خود می باشد. بیشتر هنرجویان زنان خانه دار هستند و با داشتن دستگاه در خانه هایشان می توانند در ساعات بیکاری خود کار کنند.

بتول 34 ساله و صاحب دو فرزند است. همسرش کشاورز است و دو هفته از شروع کار او می گذرد. او در حال نشان دادن اولین پارچه بافته شده خود به ماریا می باشد.

ماریا در حال رسیدگی به امور کاری خود می باشد. خرید نخ و ملزومات کاربافی از تهران ، ارسال کارهای بافته شده از گرمه، نامه نگاری های اداری و روزانه از فعالیت های هر روزه ماریا می باشد.

ماریا سعیدی در حال گفتگو با یکی از ساکنین روستا است. او گاهی به همسایه گان خود سر می زند و به گفته خودش در بعضی از کارها از آنها مشورت می گیرد.بیشتر ساکنین روستا سالخورده می باشند، حصیر بافی و ساخت تسبیح های بادام کوهی از فعالیت های اصلی آنهاست.

ماریا سعیدی احیا کننده لباس سنتی روستای گرمه است. ماریا در حال گلدوزی بر روی لباس است، این لباس بیشتر در مراسم های خاص و با هدف معرفی فرهنگ مردم منطقه مورده استفاده قرار می گیرد.

محترم خانم درهمسایگی خانم ماریا سعیدی است به رسم احترام گاهی برای سر زدن به خانه او می آید و با هم گپ وگفتی دارند.

خانمی برگ های درخت خرما را با خود به خانه می برد، ساکنین روستا با برگ های درخت خرما حصیربافی می کنند و از این راه بخشی از هزینه های خود را تامین می کنند.

نمایی از نخلستان های روستا گرمه . این روستا درفاصله تقریبی ۳۵کیلومتری شهرستان خور واقع شده است. سکوت حاکم بر نخلستان ها و غروب زیبای روستا از جاذبه های گردشگری منطقه محسوب می شود.

زهرا در حال کمک کردن به مادرش در زمین کشاورزی است. بعد از فوت پدرش در تمام فعالیت های مادرش او را یاری می کند.

زهرا در حال پخت نان سنتی در خانه مادری ش است. بخاطر علاقه مادر و خانواده اش به نان سنتی، با وجود مشغله کاری زیادش، در هر فرصتی که دست می دهد برایشان نان می پزد.

در هر پخت نان حداقل 25 نان پخته می شود. زهرا برای طعم دار کردن نان ها از ساقه پیاز خشک شده و سیاه دانه استفاده می کند.

زهرا علیخانی 42 ساله ، متاهل و دارای 3 فرزند می باشد. او زنی توانمند و با انگیزه است، در خانه مادرش که زنی هنرمند بود پارچه بافی و تمام مراحل کار را یاد گرفت. هم اکنون او علاوه بر فعالیت در این رشته هنری در آموزش و رفع اشکال این رشته مهارت بسیار دارد.

زهرا در حال آموزش کاربافی می باشد. او زنان زیادی از خویشان و نزدیکان خود را تشویق و ترغیب به کار کرده و با حمایت او در مدت کوتاهی تعداد زیادی وارد عرصه تولید شده اند.

اولین مرحله پارچه بافی دوک کردن نخ ها است. سپس نخ ها را داخل ماکو گذاشته و از بین تارها عبور می دهند و پارچه بافی می کنند.

زهرا علیخانی برای اینکه بتواند همزمان به فعالیت های خانه داری، مادری و کاری خود رسیدگی کند. کارگاه پارچه بافی را در زیر زمین خانه خود راه اندازی کرده است.

زهرا در حال انجام کارهای خانه است. فرزند کوچک او 3 سال دارد و او در تمام لحظات کاریش او را در کنار خود دارد و آرامش همسر و خانواده اش را مهمترین هدف خود می داند.

هر روز ناهار همه ی اعضای خانواده دور هم جمع می شوند و زهرا بزرگ ترین لذت زندگی ش را در صمیمیت و آرامش خانواده اش یافته است.

یکی از محصولات باغی شهرستان خور خرما می باشد. زهرا درحال درست کردن زنجیره هایی از خرمای خشک کرده می باشد.

دف زدن و خواندن رباعیات در بین مردم شهرستان خور مرسوم است و در مراسم های شادی و اعیاد و مهمانی ها کاربرد دارد.

عالی. عکس ٱخر پایان بندی خوبی بود. دمتون گرم
سلام.بسیار عالی.ممنون از دوست و همکار گرامی،سرکار خانم استاد زاده
احسنت بسیار پر قدرت. گزارش هم جذاب و گیرا بود.
سلام علیکم. از دیدن عکس ها لذت بردم. خانم استاد زاده، خسته نباشید. روستای گرمه به نظرم سوژه خوبی برای تولید مستند باشه.
خیلی خوب و عالی بود، خسته نباشید و خدا قوت به خانم استادزاده بابت این مجموعه.